گروهها در برابر افراد: اين موضوع كه آيا گروهها تصميمگيران بهتري از
افراد هستند موضوع سادهاي نيست و بستگي به چند عامل دارند مانند نوع
وظيفهي مربوطه. گروهها معمولاً عملكردي بهتر از افراد دارند. زماني كه
وظايف قابل تقسيمبندي هستند، گروهها همچنين داراي يك مزيت در وظايف
مربوط به حل مشكلها هستند، چون آنها به احتمال قوي كسي را در درون خود
دارند كه داراي يك جواب قابل قبول هستند، گروهها داراي پتانسيل ايجاد
عقايد مربوط به اعضاي گروه ميباشد. از بُعد منفي گروهها ميتوانند دچار
نقصان در پروسه شوند كه از كمبود هماهنگي نشأت ميگيرد آنها همچنين
احتمالاً بر اساسِ ساعات فردي بازده كمتري دارند.
قطبيت: تحقيق اخير
نشان داده است كه گروهها تصميماتِ خطرناكتري را نسبت به افراد ميگيرند.
اين پديده به عنوان يك پديدهي (تغيير خطر) شناخته ميشود، اگرچه تحقيق
بعدي نشان داده است كه تغييرات به سوي احتياط نيز روي ميدهد. هماكنون
شواهدي وجود دارد مبني بر اين كه وقتي افراد براي بحث در مورد يك قطبيت
موضوعي گرد هم ميآيند آنها با قرار گرفتن در يك موقعيت كه بينهايتتر از
موقعيت متوسط اعضاي گروه قبل از بحث است، به گردهمايي خود خاتمه ميدهند،
سه تئوري اصلي وجود دارد كه سعي ميكند قطبيت را توضيح دهد: مقايسهي
اجتماعي، تأثير اطلاعاتي، و تئوري هويت اجتماعي.